دربارۀ کتاب سرد
«ژا»، فرشته رانده شده، از ازل قاصد مرگ بوده است. ژا به دنبال گمشدهای عزیز و آشناست. گمشدهای که رازی مخوف در سینه دارد. «آرا»، دخترک نورِ چشم سردسته ی یاغیان، آدمکشی مادرزاد است، اسطورهای که شایع است حتی یک قطره خونش بر زمین و دریا نریخته است. قصه از نیمهشبی اسرارآمیز آغاز میشود که آرا به طور اتفاقی با ژا روبهرو میشود و بدون هیچ هدفی با این فرشته رانده شده در سفری غریب و بیبازگشت همراه میشود، ولی در درازای این سفر عجیب و ماورایی تمام زوایای پنهان و مستتر حیات و ممات خود را باز میشناسند و راه رهایی را میيابد... .