اینکه ما که هستیم، یا چه کسی به نظر میرسیم، بسیار مهم است. با وجود این، تعیین هویت تنها مسئلهی برخوردها و آستانههای زندگی فردی نیست. ما چگونه میدانیم کی هستیم، و دیگران چگونه هویت ما را تعیین میکنند؟ چگونه احساس ما از خود به صورت افرادی منحصربهفرد مساوی است با درک این مسئله که، همواره و هر کجا، در جنبههایی از هویت خود با بسیاری از افراد دیگر شریک هستیم؟ جهان انسان بدون روشهایی برای آگاهی از اینکه دیگران کی هستند و مفهومی از اینکه ما کی هستیم غیر قابل تصور است. از آنجایی که، برخلاف دیگر نخستیها، ما به حس بویایی یا غیر کلامی وابسته نیستیم (هرچند اینها در فرایند تعیین هویت هنگام برخورد با یکدیگر کماهمیت هم نیستند) یکی از نخستین کارهایی که ما هنگام برخورد با غریبهها انجام میدهیم شناسایی و قراردادن آنها در "قالب ذهنی" خودمان است.