دربارۀ کتاب میشله دختری از سویز
«میشله ویچفسکی»، اکنون در میانسالی به سر میبرد، او مادر چند فرزند باهوش، زیبا، متکی به نفس، مؤمن و موفق است. خدای را میستاید و شاکر است که فرزندانی چنین پاکسرشت به او هدیه شده است. وی، چند صباحی است که احساس میکند به پایان عمر خود نزدیک شده است و راه درست زندگی کردن را یافته است؛ از اینرو ندایی در درون خودآگاهش او را به نشر خاطراتش فرامیخواند، حکایتی سراسر نشیب و فراز و قدم نهادنی مسخگونه و طلبیدهشده که در ظلمت و گمراهی و استیصال او را به سمت نوری فرامیخواند که روشناییش برگرفته از نور هدایت پروردگار است و... .