دربارۀ کتاب راز غار آنوس
«آنوس»، دختربچه کوچکی است که وقتی از خواب بیدار میشود احساس میکند که کسی او را تکان میدهد، او که کمی ترسیده دوباره خود را به خواب میزند اما پس از چند لحظه صدای مردی را میشنود که دخترکی را صدا میزند. دخترک با شنیدن صدای مرد به سمت او میرود اما پس از چند دقیقه دوباره بازمیگردد و شروع به تکان دادن آنوس میکند تا از خواب بیدار شود. آنوس اینبار دل را به دریا زده و از آنها برای حضورشان توضیح میخواهد. «نورائه»، دخترکی که آنوس را تکان میداد به همراه «آرایانا» ماجرا را برای آنوس تعریف میکنند و او را نزد ملکه میبرند و... .