دربارۀ کتاب حلقه های عشق
این رمان ماجرای زندگی پسری به نام «مهبد» است. مهبد در خانوادهای صمیمی، همراه پدر و مادر و دو خواهر دوقلویش، «شیبا» و «تینا» زندگی میکند. او پسری مؤدب و درسخوان است. پدر به دلیل بدخواهی عدهای قاچاقچی و پاپوش آنها به زندان افکنده شده و از غصه کار کردن همسرش در خانههای مردم فوت میکند. مهبد به همراه مادر و دو خواهرش، به درخواست عمویش «جلال» به تبریز رفته و در آنجا ساکن میشوند. مهبد با تربیت درستش، مراحل موفقیت را پشت سر میگذارد. پس از مدتی مهبد با درخواست اطرافیان، با دخترعموی تنوعطلب و بیبند و بارش «ترلان» ازدواج میکند. مهبد تمام تلاش خود را برای اصلاح رفتار ترلان به خرج میدهد. اما با پیدا شدن شواهد خیانتهای پیدرپی ترلان، مهبد او را طلاق میدهد و این در حالی است که دختری پاک و محجوب به نام «سارا» به زندگی وی وارد شده است. ثمره این آشنایی، آرامش و عشقی است که خیلی زود با مرگ سارا و پیوستن مهبد به او به پایان میرسد.