دربارۀ کتاب باران عشق
در این داستان «غزل» و «غزال» دو خواهر هستند که قرار است به همراه خانوادهشان در ایام عید نوروز برای دیدار با خانواده عمویشان که دوست پدرشان است به شمال بروند. غزل دوست صمیمی «بهناز» است و از اینکه بعد از سالها میتواند او را ببیند بسیار خوشحال است. آنها وقتی به خانه عمو میرسند اولین چیزی که توجه غزل را جلب میکند «بهنام»، پسر خانواده است، او و بهنام در مدت حضورشان در شمال اتفاقات ریز و درشتی را تجربه می کنند که باعث دلباختگی میان آنها میشود و... .