دربارۀ کتاب جادوی عشق
«مسعود»، همسر «آفاق» پس از به دنیا آمدن «رضا»، اعتراف میکند که قبل از ازدواج با آفاق زن و دو فرزند دیگر داشته، و به خاطر همین رابطه خودش را با خانوادهاش قطع کرده است... . با این حال آنها به زندگیشان ادامه میدهند و صاحب دختر بسیار زیبایی به اسم «گلناز» میشوند... . مسعود از دنیا میرود و آفاق از راه خیاطی رضا و گلناز را به نحو شایستهای بزرگ میکند... . گلناز به خاطر مشکلاتی که دارد، نمیتواند به بلوغ کامل جسمی برسد و بچهدار بشود... . با این حال به خاطر زیبایی فوقالعادهای که دارد «مزدک» و «شاهین» همزمان عاشق او میشوند و... .