کتاب مصور حاضر، داستانی است که با زبانی ساده و روان برای کودکان نگاشته شده است. در این داستان روزی روزگاری مرد ماهیگیری با همسرش در کلبهای نزدیک دریا زندگی میکردند. مرد ماهیگیر هرروز صبح زود برای گرفتن ماهی به دریا میرفت. روزی از روزها که با قلابش مشغول ماهیگیری بود. قلابش به درون آبکشیده شد. ماهیگیر بهسختی قلابش را بالا کشید و یکدفعه ماهی عجیبی را در انتهای قلاب دید.