در این کتاب به عواملی برمیخوریم که از سوررآلیسم یونانی نشأت میگیرند. که یادآور روایتها، قصهها و ترانههای عامیانه هستند. این قلمروی است که شاعر آن را خوب میشناسد؛ سخنان نامعقول، استعارههای جسورانه و انسانی کردن طبیعت، در آثار عامیانه آشکارند. ریتسوس هیچگاه سوررآلیسم محض را نپذیرفت، از سوررآلیسم فقط درس آزادی گرفته است. میتوان ریتسوس را بنیانگذار شعر اشیاء نامید، که با جان دادن به آنها فضایی انسانی خلق میکند. ریتسوس در سال ۱۹۴۸ بازداشت میشود. در تبعیدگاه خود چند منظومه میسراید و برخی از آنها، جای گرفته در بطریها، به دل خاک سپرده میشوند. شاعر احساس میکند که احتیاج دارد همواره آماده باشد، شعری داشته باشد که بتواند عرضه کند، خودش میگوید: «بنویس برای آنکه روز شود».