داستان کتاب حاضر، اینگونه شروع میشود که زنوشوهری به نامهای استپان آرکادیچ و داریا الکساندرونا با هم اختلافی خانوادگی دارند. آنا کارنینا خواهر استپان آرکادیچ است و از سنپترزبورگ به خانه برادرش میآید تا اختلاف آنها را حل کند.