دربارۀ کتاب درآمدی بر پدیدارشناسی امر تطبیق در فلسفه به ضمیمه مقالاتی درباره سوارز/ هگل/ هیدگر
متأسفانه از زمان هانري کربن که بهقصد تأسيس فلسفه تطبيقي موردنظر خودش مواجههاي پديدارشناسانه با فرادهش ما داشته است، کمتر به کار کربن انديشيدهايم... مسئله بر سر اين است که غالباً طي اين سالها تصويرمان از کربن تفسير انسان شيفته حکمت ايراني- اسلامي است که از فلسفه هيدگر دل کنده و خود را وقف آن چيزي کرده که طبق سليقه و مراد وي بوده است. درحاليکه نگاهي ژرفتر به پروژه کربني نگاهي که بنا دارد به اساس مواجهه کربن با فرادهش ما رجوع کند، تصوير يک سطح از شرقشناسي پيچيده را در پيشگاه ما قرار ميدهد که هرچند از تلقيهاي شرقشناسي بسيط و ابتدايي آزادشده ولي همچنان در همان سنت قرار دارد.