کتاب حاضر، آینهای است از سنپترزبورگ اواخر قرن نوزدهم در هجمۀ اختناق و بوروکراسی کشندۀ تزاری ، سنتهای ارتجاعی و ضدعقلانی و دستوپا زدن بیهوده برای گذر بهسوی توسعه. بیه لی اینهمه را چنان کلاف سردرگمی مییابد که دچار جنونش میکند و در رمان خود آن را با تمام وجوهش بازمینماید، آنطور که به قول مارشال برمن، این رمان را میتوان بهمثابه نوعی نقشۀ چهاربعدی سنپترزبورگ دانست؛ با حضور همۀ اشباحی که بر فراز آن پرسه میزنند؛ از پطر کبیر و جانشینانش تا پوشکین ، گوگول ، آناکارنینا و راسکولنیکف، همه و همه نهتنها ذهن شخصیتهای بیه لی را تسخیر میکنند، بلکه عملاً در خیابانهای شهر او بهصورت مادی تجسم مییابند .