مفهوم «دیکتاتوری پرولتاریا» در شمار اصطلاحاتی است که مستلزم بازبینی مجدد و مراجعه خلاقانه به مارکس است تا بتوان چارچوب مفهومی جدیدی بر خلاف تفسیرهای کژدیسانه از آن ارائه کرد. متاسفانه اصطلاح «دیکتاتوری پرولتاریا» بیش تر به علت عدم آشنایی کافی با افکار مارکس پیرامون دموکراسی و دولت برای جامعه پسا سرمایه دار ، وبه میزان کم تر به سبب تغییر در معنای واژه ی دیکتاتوری به ویژه از نیمه دوم قرن نوزدهم به بعد، همواره در میان مارکسیست ها و غیر مارکسیست ها دچار سو تغییر شده است.