دربارۀ کتاب جاسوس زمان
در «جاسوس زمان»، نویسنده مدرن امریکای جنوبی شرایط پس از کنارهگیری رژیم فرضی نظامیان در «ترینیداد» را به تصویر میکشد؛ جایی که مصونیت قضایی سرگردهای خونریز را زنجیرهای از انتقام و مجازات تهدید میکند. پرونده جنایی لاینحل را به کارآگاهی عجیب و غریب میسپرند که دلبسته شکسپیر است و مسلط به کتاب مقدس. در بخشهایی از این کتاب میخوانید: «همسایه اول صبح مشغول جمعآوری برگهای ریخته بود که منظره باغش را زشت میکردند. روی زمین که زانو زده بود و علفهای هرز را وجین میکرد، پشت پنجره آبلان چیز غریبی دید. چنان غریب که با عقل سلیم و قوانین فیزیک اصلا جور در نمیآمد. کنجکاو شد. دیوار قطوری دو ملک را از هم جدا میکرد، خانه آبلان روی تپهای با شیب ملایم قرار داشت، همسایه نتوانست درست به کُنه پدیده پی ببرد، اما تصور اولیه او درست بود».