برای «فلسفه اسلامی» نه میتوان نقطه آغاز قطعی و مشخصی تعریف کرد و نه حدود و ثغور آن را به یقین شناخت. تاریخ فلسفه اسلامی را میتوان تاریخ فیلسوفان مسلمان دانست و از این روایت، شناخت فیلسوفان مسلمان راهی است به شناخت آنچه فلسفه اسلامی خوانده میشود.
ابن طفیل فیلسوف قرن ششم هجری در غرب جهان اسلام و اندلس بود که میراثدار بسیاری از فااسفه از کندی و فارابی تا ابن سینا و غزالی بود. او در اندلس، بعد از ابن باجه، متواضعانه در کنار ابن رشد از او حمایت کرد. تنها نوشتاری که از او در دست داریم، رمانی فلسفی است با عنوان «زنده بیدرا» همانطور که خودش تصریح دارد، این رمان نوعی ساده کردن مباحث فلسفی برای عوام است که جهت سد کردن انحراف فکری عوام به دست برخی از اهل فلسفه، نوشته شده است.
یوحنا قمیر نویسنده این مجموعه از اندیشمندان معاصر دنیای عرب است که در یک خانواده سرشناس لبنانی به دنیا آمد. خانواده او مسیحی بودند و او نیز مسیحی ماند و کشیشی عالیرتبه شد و لقب پدر روحانی گرفت. اما هیچگاه تعصب دینی نداشت و با رویی باز با ادیان دیگر مواجه می شد؛ به طوری که خواننده این مجموعه نه تنها هیچ شاهد و قرینهای از مسیحی بودن مولف پیدا نمی کند بلکه برعکس شواهد زیادی هم میتواند بیابد که در آن، نویسنده از بزرگی و عظمت اسلام و شخص پیامبر سخن گفته است. او را پل ارتباطی تفکر شرق و غرب میدانند. دغدغههای یوحنا قمیر بیشتر انسان شناختی است و برای همین عمده آثار خود را به معرفی بزرگانی اختصاص داده است که بیشتر به ساحات وجودی انسان توجه داشتهاند.
او در این مجموعه 9 تن از متفکران مسلمان را – در کنار اخوان الصفا – انتخاب کرده، نوشته های آنها را خوانده و گزارشی کلی از زندگینامه و آثارشان ارائه کرده است. سپس به بازخوانی آموزههای فکری شان پرداخته و در آخر گزیدهای از متن اصلی نوشته های هر فیلسوف را هم آورده است.