بسیاری از صاحبنظران و اندیشمندان، دموکراسی را یکی از بهترین و کمخطاترین شیوههای حکومتی میدانند. اگرچه همین دموکراسی گونههای مختلفی دارد و بعضی هم سخن از چندگانگی آن در جامعه بینالملل به میان آوردهاند، اما به طور کلی شیوهای است برای حکومت مردم و نه فرد و گروهی خاص.
با وجود اینکه دموکراسی را یکی از کمخطاترین شیوههای حکومتی میدانند، ما از سوی دیگر بر شکنندگی آن هم تاکید شده است. حالا و در سالهای اخیر بسیاری از کارشناسان مسائل بینالملل و علوم سیاسی از در خطر بودن دموکراسی صحبت میکنند.
استیون لویتسکی و دانیل زیبلات، استادان علوم سیاسی دانشگاه هاروارد آمریکا در مقدمه «دموکراسیها چگونه میمیمرند» به همین مخاطرات اشاره کرده و نوشتهاند:
«آیا دموکراسی در خطر است؟ ما [به عنوان شهروندان آمریکایی] هیچگاه تصور نمیکردیم روزی چنین پرسشی را مطرح کنیم.»
«اکنون توجه ما به سمت کشور خودمان معطوف شده است. طی دو سال گذشته، سیاستمداران مطالبی به زبان آورده و کارهایی انجام دادهاند که در ایالات متحده بیسابقه بوده است. باید اذعان داشت که اعمال و گفتار اینچنینی پیشدرآمد بحران دموکراتیک در سایر کشورهای جهان بوده است. برای ما نیز مانند بسیاری دیگر از شهروندان آمریکایی، این موضوع مایه وحشت و نگرانی است …»
لویتسکی و زیبلات در این کتاب علاوه بر ابراز نگرانی برای خطرهایی که دموکراسی را فراگرفته است، معتقدند بر اساس تجربه کشورهای دیگر، دودستگی حتی میتواند عامل مرگ دموکراسی باشد. البته همین تجارب نشان میدهد که زوال دموکراسی هم اجتنابناپذیر است و هم برگشتپذیر.
«دموکراسیها چگونه میمیرند» علاوه بر بررسی و آسیبشناسی سایر دموکراسیهای بحرانزده، راهبردهایی را هم پیشنهاد میکند که شهروندان باید با پیروی یا – در بعضی موارد – عدم پیروی از آنها، از دموکراسی دفاع کنند.
فرید زکریا، خبرنگار و تحلیلگر مسائل سیاستخارجی درباره این کتاب نوشته است: «کتابی هوشمندانه که درباره روشهای تضعیف دموکراسی در کشورهای مختلف جهان، آنهم به شیوههایی کاملا قانونی، اطلاعاتی بسیار مفید در اختیار خواننده قرار میدهد.»
مایکل مورل، سرپرست سابق سازمان سیا هم معتقد است: «اگر قرار است فقط یک کتاب بخوانید، «دموکراسیها چگونه میمیرند» را بخوانید … این کتاب، مبتنی بر واقعیت و بهترین تفسیر در زمینه سیاست آمریکاست. شکی در این باره وجود ندارد.