جنگ «بدون تلفات» و عشق «بدون مخاطره»، این اولین تهدیدی است که نویسنده این کتاب، آن را تهدید «امنیت» برای عشق نام مینهد و نقطه مقابل آن را انکار اهمیت عشق میداند. چرا که تصور میشود عشق صرفاً نوعی لذتگرایی بی حد و حصر و گستره وسیعی از لذتهای ممکن است. اگر شما به خوبی برای عشق تربیت شده باشید و از ملاکهای امنیت مدرن پیروی کنید، پایان دادن به رابطه با افرادی که مناسب شما نیستند، برایتان دشوار نخواهد بود. در کتاب «ستایش عشق» آلن بدیو، فیلسوف نامدار فرانسوی، دفاع پرشور و آتشینی از عشق میکند و با توسل جستن به اندیشمندانی برجسته از کییرکگور و سیمون دو بووار تا مارسل پروست و ژان لاکان ما را ترغیب میکند که از عشق نترسیم، بلکه آن را چون ماجراجویی شکوهمندی ببینیم که دست آخر ما را از وسواس فکری نسبت به خود میرهاند. «ستایش عشق» سروده فیلسوفی است که مانند افلاطون و به نقل از او چنین میاندیشد: «کسی که از عشق شروع نکند، هیچگاه پی به ماهیت فلسفه نخواهد برد.»