دربارۀ کتاب تفکر انتقادی برای مدیران فرهنگی و هنری: مقدمه ای بر سنجشگرانه اندیشی در فرهنگ، ادبیات و هنر
اغلب ما، معيار روشني براي چگونه انديشيدن نداريم. فکر ميکنيم همه باورهايمان درست و بيعيب و نقصاند، درحاليکه تحت تأثير نظر مراجع قدرت، افراد مشهور، موقعيتها و تلقينها قرار ميگيريم. به چيزهايي مخالف هم عقيده داريم. مهارتي براي درک ميزان تعصباتمان نداريم؛ وقتي عقايدمان زير سؤال بروند احساس اهانت ميکنيم. کمترين اظهار نظراتمان در حوزههايي است که در آن تخصص داريم. براي احساس مهم بودن، خواستار حمايت و تملق اطرافيان هستيم. اغلب ما، گرفتار عقايد بيدليل، آرزوانديشي، تعميمهاي شتابزده، توجيه گري، سياهوسفيد ديدن، تقليد فکري و خودفريبيهايي هستيم که ترس از دست دادنشان، به بخشي از هويت ما بدل شده است. اين عادات و رفتار، نمودار کمبود نوع خاصي از تفکر است که آن را « تفکر انتقادي» مينامند. در اين کتاب با مفاهيم اساسي تفکر انتقادي و راههاي ترويج آن از طريق ابزارهاي فرهنگي و هنري آشنا ميشويم.