نمایشنامهای گرم و تپنده دربارۀ یک پلیس بازنشسته که با اتهامات زیادی روبروست و میخواهند او را از خانهاش هم بیرون کنند. طنزی تلخ که در آن حتی زندگی و مرگ هم به پرسش گرفته میشود.
گزیده ای از کتاب
لولو معلومه تو دلت چیه. شرط می بندم که توی بالتیمور هم یه نم کرده ای داری، نه؟ کاش این جور باشه تا من هم بیام و حتی با این حالم چشم های جفتتون رو از کاسه درآرم. هرچند لابد اون هم برات همین قدر مثل من بی ارزش شده تا الان.
جونیور لولو.
لولو می گفتی که با دیگران فرق می کنی، جونیور. من خر هم باور کردم. عیبی هم نداره، همیشه مردهای پیرتر واسه زدن مخ دخترهای جوون همین حرف رو بهشون می زنند.