بئاتریچهها نمایشنامهای است از استفانو بنی که جزو نویسندگان مطرح معاصر ایتالیا است. این نمایشنامه از شش مونولوگ کمدی برای زنان تشکیل شده است. شش زن متفاوت که به نوعی با هم پیوند مییابند.
یک راهبه، یک زن مضطرب، یک زن شاغل، پیرزنی عوضی و پیرزن رویاباف، یک زن جوان بیقرار، یک نوجوان بیرحم و ….
مونولوگ اول از زبان بئاتریچه است. معشوق و همسفر دانته در کتاب کمدی الهی. باقی شخصیتها به نوعی با بئاتریچه ارتباط پیدا میکنند. نامگذاری کتاب نیز به همین دلیل است. این شش مونولوگ نمایشی مداوم از گرفتاریها، ناسزاگوییها، تنشها و تشویشهای عاشقانه، جملات نامفهوم، دلهرههای جنسی، زمزمههای رویاگون و … هستند. اثری بینظیر ، بین تئاتر و داستان. در انتهای هر مونولوگ یک شعر طنز وجود دارد که با داستان آن مونولوگ نیز در ارتباط است و میتواند همراه با موسیقی اجرا شود.
در بخشی از کتاب به قلم مترجم میخوانیم:
بنی را در ایتالیا با لقب «گرگ» میشناسند، لقبی که به عادت کودکیاش به گشتوگذارهای شبانه در کوهستان و زوزه کشیدن همراه با سگهایش بازمیگردد. بنی برای دانشگاه ساخته نشده بود، بهطوریکه پس از تغییر دوسه رشته و سرانجام تحصیل در رشتهی ادبیات کلاسیک با نتایج نهچندان خوب، درنهایت نوشتن را با زبانی آغاز کرد که خاص خودش است. زبانی مملو از واژههایی که بیشتر آنها را فقط باید در فرهنگنامهی «بنی» جستوجو کرد که آنهم وجود ندارد و همین مسئله ترجمهی آثار او را به چالشی بزرگ و البته هیجانانگیز برای مترجمان تبدیل میکند.
او دربارهی «بئاتریچهها» میگوید: «بئاتریچهها اثری نمایشی کارگاهی است که نخستینبار با حضور پنج بازیگر با استعداد در تماشاخانهی آریکی ولتر در جنوا بر صحنه رفت. این نمایش موقعیت متاسبی بود که نشان دهد بازیگران زن جوان و با استعدادی در تئاتر ایتالیا هستند که لزوماً نباید در تلویزیون غرق شوند.»