دربارۀ کتاب اقتصاد هنر یا نگرشی زیبایی شناسی به رابطه میان برخی از مکاتب هنری و علم اقتصاد
هدف کتاب تلفيق هنر و فرهنگ با اقتصاد است که در هر دوره از زمان از اهميت خاصي برخوردار بوده و طي ساليان بعد بر اهميت آن افزوده شده است. اعتقاد دارم که اين تلفيق، امتزاج و درگيري تخيل و تعقل بوده و بنابراين، رابطه ميان هنر و اقتصاد را آشکار ميسازد. ممکن است در نگاه نخست، هنر با عقلانيت جريان اصلي علم اقتصاد و بهطورکلي اقتصاد نئوکلاسيک در تضاد باشد؛ اما معتقدم که درگيري تخيل و تعقل نهتنها به بدنه علم اقتصاد الطمه اي وارد نميکند، بلکه زواياي ناپيداي آن را از پنجره زيباييشناسي آشکار ميسازد. اعتقاددارم که عقلانيت ابزاري اقتصاد نئوکلاسيک برگرفته از تخيل نظريهپردازان آن بوده که نهتنها رگههاي آن را بهطور آشکار ميتوان در هنر، فلسفه و ادبيات يافت، بلکه ريشه در هولوگرام تاريخ چندهزار ساله دارد. همچنين بر اين باورم که فهم علم اقتصاد و جذابيت آن زماني فزوني مييابد که با هنر آميخته شود و گوشههاي ناپيداي ذهن هنرمندان را که بهطور يقين متأثر از شرايط اقتصادي- اجتماعي عصر خويش بودهاند، آشکار شود.