انسان همیشه به جهانِ گرداگرد خود توجه داشته است. از اینرو اسطوره، بیان و نمودگاری است از «شناخت» انسان از جهان که، گذشته از صورت ظاهر، برای انسان دارای معنایی باطنی و پنهانی نیز است. اسطوره از جهان، طبیعت، خدایان، دیوها و خلاصه از زندگی مادی و معنویِ انسانِ پیشین سخن میگوید.
اساطیر نهتنها رابطۀ انسان را با نیروهای مابعدالطبیعی رقم میزند بلکه تعیینکنندۀ ارتباط انسان با ادبیات، موسیقی، نقاشی، قصهها و باورهای عامیانه، هنر و «معرفت» غیرعلمی است. بنابراین، جای هیچ تردیدی نیست که برای شناخت عمیق فرهنگ یک ملت نمیتوان از اساطیر آن بیخبر بود، چراکه اساطیر با جهان فرهنگیای که بنیاد میگذارد تصویری از عشق و نفرت، ثروت و قدرت، امر جنسی، مرگ و ترس ترسیم میکند.