دربارۀ کتاب میشل استروگف
«میشل استروگف»، قهرمان رمان، که فرمانده ارتباطات تزار است، مأمور میشود که پیام مهمی را به شهر دورافتاده «ایرکوتسک» در سیبری شرقی برساند؛ که برادر تزار برای بازرسی به آنجا رفته است. بر اثر تحریکات شخصی به نام «ایوان اوگارف»، افسر سابق گارد امپراتور که خلع درجه شده و در صدد انتقامجویی است، قبایل تاتار شورش کرده و پادگان ایرکوتسک را در معرض تهدید قرار دادهاند. حوادث غیرعادی و فراز و نشیبهایی که میشل استروگف طی این سفر از میان دشتهای پهناور سیبری و در راه مبارزه با اوگارف با آنها مواجه میشود، موضوع صحنههای هیجانانگیز قرار میگیرد؛ صحنهای که در آن قهرمان رمان به چنگ ایوان میافتد و چشمهایش را میل میکشند تا کور کنند ولی او خوشبختانه بینایی خود را حفظ میکند و... .