دربارۀ کتاب چاقوی جدایی ناپذیر
«پرنتیس تاون» مانند هیچ شهر دیگری نیست. همه میتوانند صدای فکر کردن بقیه را به صورت جریانی توقفناپذیر از تراوشهای ذهنی بشنوند و ببینند. «تاد هیویت»، تنها پسر این شهر است، شهری پر سروصدا که در آن هیچ زنی وجود ندارد. هنگامی که مهاجران دنیای جدید با میکروب تراوشهای ذهنی آلوده شدند، همه زنها به وسیله این میکروب از بین رفتند. در فاصله یکماه مانده تا تولد 13 سالگی تاد، او و سگش «مانچی» در مرداب فضایی را پیدا میکنند که در آن سکوت محض برقرار است. چیزی وحشتناک که مخفی شده است... .