دربارۀ کتاب پانزده سگ
داستان با شرطبندی دو تن از خدایان اساطیری یونان، «آپولو» و «هرمس»، آغاز میگردد. آنها در حین سرمستی درباره زبان انسانها با هم بحث میکنند و درنهایت با این سؤال مواجه میشوند که اگر به حیوانات، هوشمندی انسانها اعطا شود آیا آنها تجربه یک مرگ سعادتمندانه را دارند یا نه؟ و به این ترتیب هوش انسانی را به پانزده سگ که به دلایل مختلف در یک کلینیک دامپزشکی محبوس بودند، هدیه کردند، و قصه برای این سگها از اینجا آغاز میشود. این پانزده سگ در تعارض با موقعیت جدید و ذات اصیل سگیشان قصههای گوناگونی را تجربه میکنند و به این ترتیب صفات انسانی مختلفی مانند خشم، نفرت، حسادت، دروغ، دوستی، احترام و درک متقابل و... در قالب زندگی جدید سگها روایت میشود.