کتاب
جست‌وجوی پیشرفته
    ناشر
      پدیدآورندگان
        این کتاب را خوانده‌ام.
        0
        این کتاب را می‌خواهم بخوانم.
        0

        خداوندگار لحن

        نامه های تازه یاب قائم مقام فراهانی در کتابخانه ی سلطنتی کاخ گلستان
        0 (0)
        ناموجود

        مشخصات کتاب خداوندگار لحن

        ناشر
        تعداد صفحات
        128 صفحه
        شابک
        9786009547432
        سال انتشار
        1398
        نوبت چاپ
        2
        قطع
        رقعی
        جلد
        شومیز

        دربارۀ کتاب خداوندگار لحن

        به تازگی مجموعه‌ای از نامه‌های قائم‌مقام فراهانی، صدراعظم محمدشاه قاجار که در کتابخانۀ سلطنتی کاخ گلستان نگهداری می‌شد و در بیش از ۱۶۰ سال گذشته کمتر کسی از آن‌ها خبر داشته است رونویسی و در مجموعه‌ای به نام «خداوندگار لحن» به اهتمام محمد طلوعی، محمدرضا بهزادی و محمد میرزاخانی منتشر شده است.
        این نامه‌ها که برخلاف «منشات» بیشتر نامه‌های خصوصی و شخصی قائم‌مقام است، هرچند به لحاظ ادبی قدرت آن‌ها را ندارد اما منظری از صاحب‌قلم بودن او را به نمایش می‌گذارد.
        سبک قائم‌مقام آن‌طور که در مقدمۀ کتاب آمده در نامه‌ها و نوشته‌هایش یک‌دست نیست. گاهی انگار در جریان تطور نثر فارسی نایستاده. از روی نامه‌های فارسی مشق نکرده. در امتداد سنت مستوفیان عراق عجم مغلق‌نویسی و مدیحه‌سرایی نکرده.
        خودش، خودش را تعریف می‌کند، با صراحت و سرعتی بعید در نثر فارسی. با کلماتی ناهم‌خانواده که وقتی در کنار هم می‌نشینند انگار از ازل سررشتۀ یک خامه بوده‌اند و گاهی آن‌قدر کهنه‌پوش و تکراری می‌شود که قائم‌مقام را باید در جرگۀ همان کاتبان سنت فراهان و واشقان و آشتیان طبقه‌بندی کرد، انگار زیر بار آن همه تکرار واداده و به سیاق زمانه درآمده است.
        بیشتر آنچه از قائم‌مقام در این کتاب منتشر شده نامه‌های او خطاب به شاهزاده جان است. این شاهزاده به نظر می‌رسد که محمد میرزا پسر عباس‌میرزا است که در آینده شاه ایران شد. در یکی از نامه‌ها آمده است:
        «بر لوح مزارم بنویسید پس از مرگ / ای وای ز محرومی دیدار و دگر هیچ
        شاهزاده جان، قربانت شوم
        منم که امروز ماتم‌زدۀ روزگارم، از بالای آسمان هفتم به طبقۀ هفتمینِ زمین افتاده‌ام. بر هیچ کس مثل من ستم نشد چرا که وجود مسعود به هیچ کس مثل من فیض و شرف نمی‌بخشید.
        خدا مرا بکشد اگر به این زندگی راضی باشم. سگ که بی‌صاحب شد نبودنش به از بودن است. کاش من پیش از او به خاک می‌رفتم. این منم بر سر خاک تو که خاکم بر سر…»

        نظر خود را بنویسید:
        امتیاز شما به این کتاب
        ثبت نظر
        سایر آثار ابوالقاسم بن عیسی قائم مقام

        کتاب‌های مرتبط با کتاب خداوندگار لحن