افسردهبودن چه معنایی دارد و چگونه و چرا میتواند به تجاربی در دوران کودکی مرتبط باشد؟ چه مکانیسمهایی مسبب این وضعیت هستند و کدامها میتوانند به خروج از آن بینجامند؟ چگونه کودکان میتوانند از طریق رفتارشان با اسباببازی ما را متوجه وجود این پدیده بکنند و به ما راههای درکِ پریشانیها و اضطرابهایی را نشان دهند که حاصل بهسر بردنشان در این وضعیت است؟ مِلانی کلاین عمری را برای یافتنِ پاسخ به این پرسشها صرف کرد و به این معنا، تلاشی بیوقفه انجام داد برای رهایی کودکان و نوجوانان از رنجی که از بهسر بردن در افسردگی میکشیدند. کتاب حاضر قدم اولی است در شناخت تلاشهای زنی که میتوان او را پیشگامِ روانکاوی کودک بهشمار آورد.