طاووس شبرنگ

یک جشن تمام‌عیار قرار است در فروشگاه افسانه‌ای «سینکلر» برگزار شود. پادشاه، تصمیم دارد در این جشن شرکت کند. در این جشن طاووس‌های زنده در راهرو‌های فروشگاه راه می‌روند و با اُپرایی باشکوه مردم لندن را شگفت‌زده می‌کنند، اما «سوفی» و «لیل» و دیگر اعضای دفتر کارآگاهی خیلی هم مطمئن نیستند که این جشن به خیر و خوشی تمام شود! یک راز شوم در راه است، آن‌ها در قصری زمستانی بیرون از لندن صدای مردی را می‌شنوند، مردی که به نظر می‌رسد همان هیولای لندن، «بارون» باشد و... .