دربارۀ کتاب تعقیب و گریز در جنوب
«بن ریپلی»، استعداد عجیبی در ضرب و تقسیم بزرگترین عددها در کسری از ثانیه دارد و در یک مدرسه معمولی درس میخواند. او عاشق «جیمز باند» است و بدون اینکه روحش خبر داشته باشد در آزمون مدرسه جاسوسی پذیرفته شده است. بن ریپلی پس از تعلیم در آن مدرسه اینبار در یک قدمی دشمن شماره یک قرار دارد. او و همرزم همیشگیاش، «اریکا»، سوار بر هواپیمایی میشوند تا دشمن را شکست بدهند، طبق معمول سروکله چند نفر اصلی مدرسه هم دوباره پیدا میشود، سفر به سوی جنوب مرگبارتر از آن چیزی است که پیشبینی کردهاند و... .