دربارۀ کتاب قاصدک امانتی
پسری به نام «تکین» گلی زردرنگ و خوشبو داشت. روزی تکین با دوستش «تیرداد» بازی میکرد که متوجه شد او ناراحت است. وقتی تکین علت ناراحتی تیرداد را پرسید، فهمید که او هم دوست دارد گلی مثل گل خودش داشته باشد. تکین گلش را یک هفته به تیرداد امانت داد، اما... .