پسر گفت: «دلم ساندویچ مُفتی میخواهد.» دختر گفت: «کاش یک دستگاهی هم بود که میتوانست موهای مرا دُماسبی ببافد!» پسر گفت: «آره! بیا برویم شاید بتوانیم یک دستگاه ساندویچسازِ مودُماسبیباف پیدا کنیم.»