دربارۀ کتاب زمستان
این رمان گفتوگوی نسل جوان با نسل پیشین است و شخصیت اصلی آن یک هنرمند است. «سوفیا» و خواهرش «آیریس» در مرکز توجه داستان قرار دارند. آیریس، سالها تاجر بوده و هماکنون بازنشستهای 60 ساله است و سوفیا در اعتراضات خیابانی بسیار فعال است. رابطه این دو با پسر سوفیا، هسته اصلی این داستان را تشکیل میدهد. نویسنده در این رمان به عشق، هنر، زمان، رؤیا، زندگی و مرگ پرداخته است.