کتاب " رکوئیم برای یک راهبه " اثر "ویلیام فاکنر"، نویسندهی آمریکایی قرن بیستم است. این کتاب را "شاپور بهیان" ترجمه کرده است. این کتاب مرجع جملهی معروفی از فاکنر است: «گذشته هرگز نمرده است، حتی نگذشته است.» باراک اوباما در یکی از سخنرانیهایش این جمله را به کار برد و همچنین در فیلم «نیمهشب در پاریس» نیز این جمله نقل میشود.
این کتاب در ادامهی رمان «حریم» از همین نویسنده و درواقع هشتسال پس از حوادث آن شروع میشود. کتاب اولینبار در سال 1951 منتشر شد و داستان آن مانند آثار دیگری از فاکنر در منطقهی ساختگی یوکنا پاتافا و جکسون و رودخانهی میسیسیپی رخ میدهد. این اثر داستانی مانند بعضی دیگر از روایتگریهای تجربی فاکنر هم به صورت رمان نوشته شده و هم بخشهای نمایشی دارد. درواقع سه پیشدرآمد که به اصل و اساس بهوجود آمدن دادگاه، کاپیتول و زندان میپردازد و بعد از آن هفت صحنهی نمایشی که داستان را روایت میکند.
داستان " رکوئیم برای یک راهبه " را در این جملهها از زبان «تمپل»، شخصیت اصلی داستان میتوان فهمید: «چرا خدا به جای رنج چیز دیگری خلق نکرد و چرا انسان نمیتواند با رنج گناهانش را پاک کند؟» تمپل زنی جوان است که در گذشته اتفاقات هولناکی برایش رخ داده و او بر علیه کسی شهادت دروغ داده است، «نانسی» که سابق بر این یک فاحشه بوده و بعدتر خدمتکار تمپل، حالا به جرم قتل نوزاد تمپل در زندان است. تمپل خود را در مرگ کودکش مقصر میداند و آن را کفارهی گناهانش میشمرد و از آن رهایی ندارد.