دربارۀ کتاب زمستان
این داستان درباره مردی است که برای ساختن یک فیلم مستند در زمان جنگهای دوره مجاهدین به کابل رفته و توسط گروهک دستگیر شده و به کمپی در «ویانا» انتقال یافته است. آنها در کمپ یازده نفر بودند که پس از مدتی تصمیم میگیرند تا فرار کنند. آنها با طرح نقشهای راهی میشوند و در تاریکی شب خودشان را پشت تختهسنگها به زمین برفی میچسبانند و پنهان میشوند، کوچکترین حرکتی ممکن بود سربازهای نگهبان را متوجه آنها کند، اما... .