دربارۀ کتاب نابانگ نهنگ سوار: داستانی از تایوان
پسری به اسم «نابانگ» در یک جزیره وسط دریا با پدر نیلبکزن و دوست نهنگش زندگی میکرد. او با صدای نیلبک پدرش میخوابید، اما یک روز طوفان پدرش را برد و نابانگ به همراه دوستش تنها ماند. نابانگ نیلبکش را برداشت و سوار نهنگ شد تا پدرش را پیدا کند، اما بهجای پدرش به دریانورد تنهایی در وسط دریا رسید که موج قایقش را شکسته بود و... .