در این کتاب از نویسنده تاجیکستانی شش داستان شامل «سفر»، «تابلو»، «جدایی»، «رقص کبوتر»، «نوحه دارکوب» و «افسانه گنجشکها» جای داده شدهاند و در آنها نویسنده مسائل مبرم روزگار ما را از منظر یک نویسنده عمقنگر و کنجکاو جویا شده است. «عبدالقادر رستم»، نویسنده سرشناس تاجیک که در کتاب مذکور پیشگفتار را نوشته است، تأکید میکند که در اولین مجموعه داستانهای کوتاه «فردوس اعظم» دید شاعرانه اولویت دارد، چنانکه شاعر احساسات و اندیشه خود را که چون رعد و برق حاصل جرقه لحظهای در قلب و مغز اوست، در قالب واژهها متوقف میکند و زندگی جاودانی میبخشد. او در «سفر»، مصیبت ادیب راستگو را بیان میکند. در «رقص کبوتر» ما را با زن بدبختی آشنا میسازد که در تصورمان او خوشبختترین ملکه زمین است، در «جدایی» موضوع فراق را ترسیم مینماید، در «نوحه دارکوب»، بانگی است که ما را هشدار میدهد؛ هان انسان، سنّت را فراموش مکن! و... .