در این داستان به خانواده پسری نوجوان اطلاع میدهند که عمویش در جنگ مجروح شده و در بیمارستان بستری است. آنها وقتی به عیادت عمویش میروند متوجه میشوند که او از ناحیه دو دست مجروح شده است. دیدن این تصاویر چهره جنگ را در ذهن پسر، با خشم ترسیم میکند، مدتی میگذرد و پدر پسر از طرف محل کارش مأموریت مییابد تا به توکیو برود و از شرکتی در آنجا بازدید کند، پسر حالا مجبور است از دوستانش خداحافظی کند اما... .