بهار فصل کوچ تو بود
(قصه هایی از زندگی سردار شهید رضا شیرازی)مشخصات کتاب بهار فصل کوچ تو بود
دربارۀ کتاب بهار فصل کوچ تو بود
این کتاب روایتی از زندگی سردار شهید «رضا شیرازی» است که دارای چندین عنوان از قبیل «ن و القلم»، «مقدمه»، «صندوقچه»، «داریوش»، «مرخصی»، «راننده اسکانیا»، «بچه اتابک»، «پستچی»، «آمپول»، «چای سرخالی»، «پا به قرص»، «خوش‌دل»، «پوتین»، «یک ساعت به جلسه»، «گاز خردل» و «بهار فصل کوچ تو بود» می‌شود. در بخشی از قصه «پوتین» می‌خوانید: «سرکش بودنش را می‌شد از یک‌دفعه پریدن وسط حرف من و حاج رضا فهمید، پوتینم پاره شده، یه پوتین نو به من بدید. علیک سلام. سلام. پوتین نو به من بدید. برای خودت اگه می‌خوای که پوتین‌هات هنوز سالمه. سالمِ شما با سالم من فرق داره. پوتینم کهنه‌ست، پوتین نو به من بدید. بار سومی بود که همان جمله اول را تکرار می‌کرد. معلوم بود صدایش را از عمد زخمت کرده، چون وسط جمله‌هایش صدایش نازک و کلفت می‌شد. خیلی سعی می‌کردم به واسطه حضور حاج رضا، مراعاتش را بکنم...».
