دربارۀ کتاب پژواک در آینه
این داستان سرگذشت «پریایی است که از عالم معنا یعنی بُعد روحانی به بُعد مادی یا عالم فنا سفر میکند. در این داستان و سفر مادی پریا تنها نیست، بلکه با جفت کاملکننده خود یا پریای دیگری قدم در راه این سفر میگذارد و همراه دلبستگیها و پیوستگیهایی که نفس مادی به آن تعلقخاطر پیدا میکند. اگرچه او مهر به پریای همراه یا خود واقعیش دارد، اما به خاطر پیمودن راه نفس و دل بستن به شادیهای زودگذر دنیای فانی از پریای همراه یا خود واقعیش دور میافتد و از او نه تنها حرفشنوی و شناختی که باید ندارد، بلکه او را به خاطر تمایلات و خواستههای مادی از خود دور کرده و به سفرهای پرمخاطره میرود تا بتواند شاد و بیخیال روزگار بگذراند و بهجای تجربههای معنوی و پرمحتوا روزگارش را در بطالت سختیها و ناکامیها بگذراند اما... .