پیک: راستش یه کم خندهداره… منم نمیدونم باید در این مورد چی فکر کنم… پسرتون مثل جریان هوا بیرنگ بود. میشه گفت بخار شد و توی فضا گم شد… زیر فشار درد انقدر کِز کرد که دیگه تنها یه نقطه شد، یه نقطهای که ناپدید شد… و من بهتون اطمینان میدم که از این لحاظ نشون داد سرباز نمونهایه…
هیچ وقت فکر کردین چهقدر دنیای ما دنیای پاکیزهای میشد اگه هیچ سربازی جسدش رو پشت سرش نمیذاشت؟