دربارۀ کتاب مهباد دختر کردستان
نویسنده در این کتاب، داستانی را در روزهای پرآشوب منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی روایت میکند، روایتی عاشقانه و پرهیجان از دل روزهای پرتبوتاب دانشگاه تهران در بحبوحه سالهای پایانی حکومت پهلوی. دختر جوانی که در رشته علوم سیاسی در دانشگاه تهران درس میخواند و به وضوح با بسیاری از همدورهایهای خود متفاوت است. دختر، خانوادهای شیرازی دارد با وضع مالی نسبتا خوب، در زمره دانشجویان مسلمان و مقید است و بسیاری از آداب دانشجویی در زمانه خودش را به خوبی ادا میکند، اهل کوهنوردی و مطالعه و... است. داستان کتاب از مواجهه عجیب پسر جوانی با نام «شوان» با وی آغاز میشود. پسری که مدعی است مدتهاست او را تحت نظر دارد و در همان مواجهه اولش از او خواستگاری میکند. شوان، اهل کردستان است و گرفتار یک درگیری درازدامن قومی و قبیلهای. دختر پیشنهاد ازدواج شوان را میپذیرد و همین مسئله او را وارد یک ماجرای پرتعلیق و طولانی میکند.