دربارۀ کتاب شاه سایه ها
«پرزاد»، پسر نیمهاژدها و نیمهانسانِ «گلپرک خاتون» و «زمردشاه» باید به رسم «اژدهایان» از آشیان پدر و مملکت «سطورگان» دور شود و سیمرغ شهر ریخته اسطورهای وسط کویر را به عنوان بهترین مکان برای سکونت امن و امان پرزاد و دخترخالهاش «بینک» معرفی کند، اما کاروان آنها مورد حمله هیولاهایی هولناک قرار میگیرد و پیرزنی نابینا از آنها به عنوان آخرین امید برای شکست «شاه سایهها» استقبال میکند. پرزاد و بینک، متوجه میشوند که سرنوشتی ورای ماجراهای مادرانشان برای آنها مقرر شده است و... .