دربارۀ کتاب نغمه سحر
«سیاوش» در 18 سالگی به همراه مادر و برادرش «نیما» که چند سالی از او بزرگتر است برای تفریح به شمال میروند، او سالهاست که پدرش را از دست داده است و شناخت درستی از او ندارد. پدربزرگش صحبتهای خوشایندی درباره پدرش نمیکند، نیما، سعی دارد به سیاوش کمک کند که پدر را به عنوان قهرمان بپذیرد، اما او نمیتواند این موضوع را باور کند؛ تا اینکه مطالبی به دست او میرسد که حقیقت را برایش روشن میکند... . شايان ذکر است ادامه رمان در سالهای پیش از انقلاب اسلامی و اوایل آن میگذرد.