دربارۀ کتاب به گواه یک خیال در قاب پنجره
رمان در سه فصل روایت میشود، اما برخلاف شیوه عادی داستانها، نویسنده، روایت خود را از فصل دوم آغاز میکند تا شکل کلیشهای در خطی بودن روایت را بشکند. بنابراین اگر به فرمهای جدید در داستاننویسی علاقهمند هستید، توصیه میکنیم کتاب را به همین شکل که صفحهبندی شده، بخوانید؛ یعنی ابتدا فصل دوم که زاویه دید سوم شخص و روایتی تودرتو دارد، بعد فصل اول که زاویه دید اول شخص و روایتی سرراست دارد و بعد، فصل سوم که شیوهای خاص در پایانبندی دوگانه این داستان دارد. در بخشی از داستان میخوانید: «زن خونریزی شدیدی داشت. افتاده بود وسط اتاق. زن همسایه روبهرویی از پنجره او را دیده بود و فهمیده بود که حالش خوب نیست...».