دربارۀ کتاب رحیم دیوونه
پسر جوانی بعد از سربازی به خانه بازمیگردد و متوجه میشود بچهها در حال آزار و اذیت کسی هستند که معلولیت دارد و او را «رحیم دیوونه» خطاب میکنند. او جلوی آنها را میگیرد و پس از آن گاهی برای پسر غذا میآورد و همزمان دخترخالهاش «لیلی» هم همین کار را میکند؛ تا اینکه شب عروسی لیلی، رحیم به خانه آنها میآید و از یکی از مردهای خانواده به شدت کتک میخورد. رحيم، فرار میکند، اما راوی داستان او را رها نمیکند و پشت سرش میرود و کمکم متوجه میشود که رحیم چیزی که به نظر میآید نیست و شخصیت دیگری دارد.