دربارۀ کتاب جلوه های معشوق در شعر معاصر تاجیک
نویسنده در این کتاب به مقوله معشوق در شعر معاصر تاجیک (از ۱۹۱۷ تا امروز) و جلوهگریهای او در گذر زمان، نگاهی نوین انداخته است. در بحبوحه شعر شوروی تاجیک، تا قبل از مرگ «استالین» و آغاز دوره «خُروشچف» (۱۹۵۳) علاوه بر مصادیق سنتی مانند «معشوق» به عنوان «زنِ زیباروی»، مصادیق جدیدی چون «زنِ همسو با سیاست و اجتماع»، «وطن یکپارچه سوسیالیستی»، برخی «شخصیتهای سیاسی و اجتماعی»، برخی «آرمانها» و «مادر» (مادر- مادر خدا) چونان معشوقی توسط شاعر ستایش میشود. پس از دوره ادبیات شوروی تاجیک، بهویژه از سال ۱۹۵۳ با مرگ استالین و قدرت یافتن خُرشچف (دوره ایجاد آزادیهای نسبی) و سرانجام با استقلال تاجیکستان در سال ۱۹۹۱، معشوق شاعر، تا حدی از آرمانهای سوسیالیستی فاصله میگیرد. گاهی به جهت فضای پرتنش سیاسی - اجتماعی آن روزگار، با برخی انتقادهای اجتماعی همسو میشود و گاه در مفاهیم جدیدی رخ مینماید؛ زن، عجین با زندگی روزمره شاعر (شخصیتی رئالیستی و مدرن)، وطن در مفهوم تاجیکستان، مادر (با کمرنگ شدن مفهوم مادر خدایی) و بسیاری از مفاهیم ممنوع در روزگارِ تسلط سوسیالیسم، چونان؛ سمرقند و بخارا (بخشهای بهناحق جداشده از پیکره تاجیکستان)، دلاوران راه آزادی، ایران (سرزمین نیاکان)، زبان فارسی، مفاهیم مذهبی و عرفانی... .