دربارۀ کتاب ماله کش اعظم
کتاب «مالهکش اعظم»، نوشته «یاسین قاسمی بجد» و «متین قاسمی بجد»، مجموعهای است از حکایتهای کوتاه، که در رابطه با موفقیت، با بیانی ساده اما شیرین به رشته تحریر درآمده است. در داستان «مالهکش اعظم» میخوانید: «روزی ناصرالدین شاه و همراهانش رفتند باغ دوشانتپه، نهال گل سرخ قشنگی جلوی عمارت نظر شاه را جلب کرد، کاغذ و قلم برداشت و شروع به کشیدن آن گل نمود، نقاشی که تمام شد آن را به مستوفیالممالک نشان داد و گفت چطور است؛ قربان خیلی خوب است، بعد اقبالالدوله؛ قربان حقیقتا عالی است و بعد به اعتمادالسلطنه؛ قربان نظیر ندارد و بعد یکی دیگر، این نقاشی از خود گل هم طبیعیتر و زیباتر است که نوبت به ضیاءالدوله رسید،حتي عطر و بوی نقاشی قبله عالم از عطر و بوی خود گل هم بیشتر و فرحناکتر است. همه حضار خندیدند. بعد از آنکه خلوت شد شاه به موسیو ریشار فرانسوی گفت: امروز اینان را دیدی من باید با این بیناموسها مملکت را اداره کنم».