امپایر استیت در شرف نابودی است. شکافی که این جهانِ تودهای را به نیویورک وصل کرده،
ناپدید شده و شهر در یخبندانی زمستانی مدفون شده.
با کاهش منابع انرژی، مردم از دولت انتظار دارند به دوران ممنوعیت و جیرهبندی مواد غذایی بازگردد.
در همین اثنا، قدرتهای سیاسی در نیویورک هم جابهجا شده و نمرود و سازمانش حالا مجبورند زیر نظر گروه جدیدی به نام «اتم برای صلح» فعالیت کنند که رهبریاش را زنی مرموز با نام اِولین مکهیل بر عهده دارد.
در همان حال که رد مشغول کشف چیز جدیدی است که شهرش را تهدید میکند،
اتم برای صلح نیز درصدد مهیا کردن ارتشی برای تهاجمی فرابعدی است و هدفشان پیروزی مطلق یا انهدام کامل امپایر استیت است