«چارلز دیکنز» بیش از ۲ هزار شخصیت داستانی خلق کرده و در دنیای او میتوان قاتلان؛ جانیان؛ خلوچلها؛ حقهبازها؛ دختران جوان زیبا و عجوزههای شرور، مهربان و سنگدل؛ و بیگناه و گناهکاران زیادی پیدا کرد. «والری ویلدینگ» میگوید: داستانهای دیکنز، هرکدام کتابهای قطوری هستند که نمیشود در حالی که منتظر اتوبوس مدرسه هستیم، آنها را تندتند ورق زد و خواند. اما مردم دوران ملکه ویکتوریا تا دلتان بخواهد وقت داشتند و راستش بهترین دلیل برای خواندن رمانهای دیکنز هم، همان بیکار بودن است. با اینرویکرد و بیان طنز، نویسنده کتاب پیشِرو، ۱۰ داستان از چارلز دیکنز را انتخاب کرده که کوتاهتر و همچنین، بسیار متفاوتتر از آنچه مردم دوران ویکتوریا عادت داشتند، بازنویسی شدهاند. به این ترتیب، کتاب «داستانهای دیکنز» اینگونه به مخاطب معرفی میشود: «داستانهای دیکنز به شکلی که پیش از این، ندیدهاید!». داستانهای کتاب که از ۱۰ تا ۱ مرتب شدهاند، به این ترتیباند: «داستان ۱۰: سرود کریسمس/ پرونده ۱۰: دیکنز - آقای آقاها این مرد خفن»؛ «داستان ۹: یادداشتها - وقایعنگاری پیکویک/ پرونده ۹: خدمتکاران دوران ویکتوریا»؛ «داستان ۸: دامبی و پسر/ پرونده ۸: به حرکت درآمدن»؛ «داستان ۷: دوران مشقت/ پرونده ۷: جرم»؛ «داستان ۶: مغازه عتیقهفروشی/ پرونده ۶: به این میگویند سرگرمی!»؛ «داستان ۵: آرزوهای بزرگ/ پرونده ۵: لندن زشت و کثیف»؛ «داستان ۴: اولیورتویست/ پرونده ۴: نوانخانه»؛ «داستان ۳: داستان دو شهر/ پرونده ۳: مجازات»؛ «داستان ۲: نیکولاس نیکلبی/ پرونده ۲: داستان مدرسه»؛ و «داستان ۱: دیوید کاپرفیلد/ پرونده ۱: کودکان کار».