رکسانه گی، نویسندۀ پرفروش نیویورک تایمز، با احساس و صمیمیت از غذا و بدن میگوید و از احساسات و درگیریهای روانی خودش استفاده میکند تا نگرانی مشترک ما دربارۀ لذت، ظاهر، سلامت و زوال را از جنبهای متفاوت به تصویر بکشد. او در گرسنگی نگاهی منتقدانه و متفکرانه به کودکی، نوجوانی و دهۀ سوم زندگیاش دارد. همهچیز با عملی خشونتآمیز علیه او آغاز میشود که تغییرات سهمگینی را در بدن و زندگیاش در پی دارد و مخاطب را به واقعیات، رنجها و لذتهای زندگی امروزش میرساند. قدرت، لطافت و صراحت کلام گی او را به یکی از تحسینبرانگیزترین نویسندگان نسل خود بدل کرده است. رکسانه گی حسی را که سنگینوزن بودن دارد، آنهم در دورهای که هرچه درشتتر باشی کمتر دیده میشوی به شکلی عمیق و مؤثر، در کلام جاری میکند. او داستانی را روایت میکند که تا به حال گفته نشده ولی بیان آن ضروری است.